خیلی وقتها سرگرم کارهام که میشم ظهر نمیرسم برم خونه. برای نهار یه ساندویچ ارزون میخرم و یه گوشه ای میخورم. امروز بعد از ظهر دیدم نمیرسم برم ساندویچی یه کبابی نزدیک بود گفتم برم همونجا. همونطور که مشغول فکر به کارهام بودم. بی تفاوت گفتم آقا یه پرس کباب ...
ادامه مطلب »خانه / آرشیو برچسب ها: خاطره
خاطره / لذت شنیدن، گاهی ثواب در شنیدن است
تجربه امشب من امشب برای برگشت به منزل از سرویس اسنپ استفاده کردم. یک پژو نقره ای اومد نشستم مدت سفر طبق گوگل مپ حدود ۴۰ دقیق بود راننده از این داش مشتیا ولات مسلکا بود ولی باحال شروع کرد از مشکلات گفتن از مشکلات جامعه از گیر کارش در ...
ادامه مطلب »خاطره / سیرت زیبا بِه از صورت زیبا
یادش بخیر سالهای قبل که در روستا بودیم؛ برای چیدن زالزالک با عمویم به کوه رفته بودیم. دو تا درخت زالزالک در فاصله ی چند متری هم قرار داشتند. درخت اولی زالزالکهای قرمز رنگی داشت، طوری که هر آدمی را مجذوب خود می کرد. وقتی که دو سه تای آن ...
ادامه مطلب »