
رضا رستمی
داشتن معیار صحیح و یکسان برای قضاوت در یک موضوع، امری عقلایی و پسندیده است که نشان از بینش مستقل و استقامت رأیِ شخصِ صاحبنظر دارد. چنین شخصی حتی نزد مخالفان خود هم دارای وجههای مقبول است چون اساس تصمیمگیریاش عاقلانه و یکسان است.
اما مشکل از آنجا شروع میشود که معیار، ثبوت خود را از دست بدهد و -به اصطلاح- دوگانه شود. «معیار دوگانه» یعنی اینکه هر جا به نفع من باشد آن معیار را مبنای قضاوت قرار دهم و هرجا که به نفع من نباشد از آن چشمپوشی کنم!
آنچه که این روزها -و همچنین در دو سه سال اخیر- از سوی هاشمیرفسنجانی به عنوان «همنوایی با صهیونیستها» مطرح میشود از همین منظر، قابل بررسی است. این شخص، در تلاش خود برای ساکتکردن منتقدان برجام، آنان را به موضع مشترک با صهیونیستها متهم میکند. به این موضوع، در سطور بعدی خواهیم پرداخت اما سوال واضح این است که اگر واقعا معیار شما برای قبیحدانستن یک موضوع، «همنوایی با صهیونیستها» است پس چرا از این معیار در همه جا استفاده نمیکنید؟ مثلا در جریان فتنهی سال ۸۸ که صهیونیستها صراحتا و با تمام توان از مهرهی خبیث و قانونشکنی به نام میرحسین موسوی حمایت کردند، چرا جنابعالی هم با آنان همراه و همصدا شدید؟ آیا نشنیدید که نتانیاهو بارها و بارها از آشوبگران و سران فتنه حمایت کرد؟ فقط به عنوان نمونه میتوان به یک اظهارنظر نخستوزیر اسراییل اشاره کرد که با حمایت تمامقد از سران فتنه گفت: “ما ۴ سال قبل چهرهی واقعی رژیم [ایران] را دیدیم، وقتی که آنها پیروز انتخابات را حبس کردند. میدانید که، آنها در آمارها دست بردند، میلیونها رأی را دزدیدند و شخصی که انتخابات را برده بود، هنوز هم در حبس خانگی به سر میبرد.”
خب جناب هاشمی! شما هم مثل نتانیاهو از موسوی، حمایت کرده و میکنید و پس از گذشت هفت سال و با وجود معلومشدن دروغ بزرگ تقلب، هنوز هم حاضر به محکومکردن آن نیستید. حالا این همنوایی خود با صهیونیست جنایتکاری به نام نتانیاهو را چگونه توجیه میکنید؟ شما حتی حاضر نشدید اتفاقات دردناک روز عاشورای سال ۸۸ را هم محکوم کنید در حالی که طبق اسناد موجود، از دو هفته قبل از عاشورا، سایت وزارت امور خارجه اسراییل، تحریکات وسیعی برای حضور اغتشاشگران در تهران داشت. در قضایای فتنهی ۸۸، جناب هاشمی نه فقط با اسراییل بلکه با عناصر پلیدی مثل مریم رجوی و رضا پهلوی هم همنوا شده بود که علامت سوال تازهای ایجاد میکند!
مثال دیگری بزنم! در ابتدای بحران سوریه، آقای هاشمی با بیان مطالبی که کاملا مغایر با سیاستهای نظام و همسو با ادعاهای آمریکا و اسراییل بود تصویر دیگری از همنوایی خود با با دشمنان را به نمایش گذاشت. چندی بعد، همین شخص مجددا سخنانی بر زبان آورد و در آن حملات فعالیت جنگندههای روسیه به تروریستها را مورد نگوهش قرار داد که دقیقا همان ادعای دشمنان محور مقاومت بود. سوال تکراری اما کلیدی این است که این هم نوایی و همراهی را چگونه توجیه میکنید؟
از سوی دیگر، ادعای هاشمیرفسنجانی در ناراحت بودن صهیونیستها از برجام یک دروغ بزرگ و یک خطای آشکار است. نفهمیدن جنگ زرگری و عدم درک شیطنت اسراییل در داستان برجام، یک خطای راهبردی و یک اشتباه استراتژیک است. شاهد و دلیل بر این موضوع هم موارد متعددی است؛ از جمله اینکه در سالروز تصویب برجام، لابی صهیونیستی «جیاستریت» -لابی لیبرال صهیونیستها در ایالات متحده- که پس از آیپک، پرنفوذترین لابی صهیونیستی در این کشور است، حمایت و دفاع خود از برجام را افتخارآمیز توصیف کرد. همچنین افراد سرشناسی از مجموعهی رژیم غاصب اسراییل به صراحت از برجام حمایت کردهاند که نشان از نفع این توافق برای آنها دارد.
با این توصیف، باید یک بار دیگر از آقای هاشمی سوال کرد که اگر واقعاً به ملاک خود پایبند است باید پاسخگوی همراهی و هم نوایی خود با صهیونیستها، منافقین، سلطنتطلبها و ضدانقلاب باشد؛ در غیراینصورت باید بپذیرد که دارای معیاری دوگانه است که سستی و ضعفش بر کسی پوشیده نیست.
- رضا رستمی