آزادی؛ حجاب مایهی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانهی مادیگرایان، مایهی اسارت زن نیست. [۱]
تکریم؛ حجاب، تکریم آن کسی است که در حجاب است. حجاب زن، تکریم زن است. در بیشتر کشورها – حالا من «بیشتر» که میگویم، چون همه را اطلاع ندارم – در گذشته، در قدیم، در همین اروپا تا دویست سیصد سال پیش زنهای اعیان و اشراف حجابی روی صورتشان میانداختند؛ در بعضی از فیلمهای قدیمی شاید دیده باشید. یک حجاب میانداختند که چشمها به روی آنها نیفتد. این، تکریم است. [۲]
در ایران باستانی زنهای اعیان و اشراف و رؤسا همه باحجاب بودند؛ زنهای افراد پایین و طبقات پست، نه، بیحجاب هم میآمدند؛ مانعی هم نبود. اسلام آمد این تبعیض را گذاشت کنار، گفت نخیر، زن باید باحجاب باشد؛ یعنی این تکریم مال همهی زنان است. این است نظر اسلام. [۳]
ارزشگذاری زن است، سنگین شدن کفهی آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئلهی حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است. [۴]
متانت و قار؛ زن با برداشتن حجابهای خود، با عریان کردن آن چیزی که خدای متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک میکند، خودش را سبک میکند، خودش را کمارزش میکند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگین شدن کفهی آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئلهی حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است. [۵]
- بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور ۲۳/۲/۱۳۹۱
- بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاههای استان یزد ۱۳/۱۰/۱۳۸۶
- بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاههای استان یزد ۱۳/۱۰/۱۳۸۶
- بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور ۲۳/۲/۱۳۹۱
- بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور ۲۳/۲/۱۳۹۱