نبرد و مقابلهی با دشمن، موضوعی است که مورد اتفاق همهی صاحبان خرد و اندیشه است و کسی در اصل این موضوع، اختلاف نظر ندارد. دشمن را دشمنی، سزاوار است و بس؛ چرا که او با اساسِ دین خدا مخالف است و به چیزی جز نابودی شریعت الهی، نمیاندیشد.
اما اینکه در مقابل چه دشمنی، چه روشی را باید در پیش گرفت، مطلبی است که تشخیص آن از عهدهی هر کسی بر نمیآید. دشمنان دین خدا را در گروههای مختلفی میتوان دستهبندی کرد: برخی از دشمنان، کاملاً واضح و روشن، به دشمنی میپردازند و عناد و ضدیت خود با اسلام را فریاد میزنند که البته «اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است.»[۱] چرا که افراد جبههی حق، تردیدی در مقابلهی با او نخواهند داشت و متحد و یکپارچه، به مقابلهی با او میپردازند.
دستهی دیگر از دشمنان که مقابلهی با آنان، دشوارتر و پیچیدهتر است کسانی هستند که راه نفاق و دورویی را در پیش میگیرند و شدت عداوت خود را در دل، پنهان میکنند. اینجاست که ممکن است برخی از افراد ظاهربین و سطحینگر، فریبِ سخنان فریبنده و مواضع منافقانهی دشمن را میخورند و در مقابلهی جدی با او، دچار تردید و سستی میشوند.
آنچه عملکرد امام نهم مسلمانان را در تاریخ، برجسته و درخشان کرده است، تشخیص ماهیت ریاکارانهی دشمن و انتخاب مسیری صحیح برای مقابله با این روش بوده است . حضرت جواد (علیهالسلام) ۲۳ سال با حاکم ریاکار و حیلهگری به نام مأمون عباسی، زندگی کرد و «درس بزرگی را به ما آموخت. آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابلهی با این قدرتها برانگیزیم.»[۲] این یک امر مهم و اساسی است که «اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی، چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او برای مردم مشکل است.»[۳]
این روش و تبحر امام جواد(علیهالسلام) در روزگار کنونی هم بسیار پرکاربرد است. رییسجمهور فعلی ایالات متحده، در زمرهی همان حاکمانی است که در ابتدای حکومتشان، نفاق و ریاکاری را سرلوحه کار خود کرده و سعی در فریب طرف مقابل داشتهاند؛ و اتفاقا بر روی برخی افراد سادهلوح و سستعنصر هم تاثیر داشت و آنان را دچار خطای در محاسبه کرد.
آن کسی که از همان ابتدا پی به این ظاهرسازی برد و آن را به «دست چُدَنی در پوشش دستکش مخملی» تشبیه کرد، شاگر ممتاز مکتب جواد(علیهالسلام) یعنی حضرت امام خامنهای(اداماللهظلهالوارف) بود که با برانگیختن هوشیاری جامعه، این ترفند خطرناک دشمن را به مردم، معرفی کرد. امروز و در اواخر حکومت هشتسالهی «باراک اوباما» همگان دیدند که نه تنها میزان دشمنی او کمتر از بقیه نبود بلکه در مواردی هم به اقدامات بینظیری دست زد که حکایت از بیشتربودن کینهی او نسبت به جمهوری اسلامی و ملت ایران داشت.[۴]
آنچه که باید به عنوان درس مهم زندگانی حضرت جوادالائمه (علیهالسلام) به خاطر داشت این است که باید همت کنیم تا هوشیاری مردم را برای مقابله با قدرتهای حیلهگر و ریاکار برانگیزیم و بدانیم که «در دوران ما و در همهی دورانهای تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کردهاند وقتی از مقابلهی رویاروی با مردم عاجز شدند دست به حیلهی ریاکاری و نفاق بزنند.»[۵]
پینوشت:
[۱] امام خامنهای، ۱۸ مهر ۱۳۵۹
[۲] همان
[۳] همان
[۴] تهدید اتمی اوباما علیه ایران و وضع تحریمهای بیسابقه علیه کشورمان، از جمله اقداماتی بود که در گذشته، سابقه نداشت.
[۵] امام خامنهای، ۱۸ مهر ۱۳۵۹