
رضا رستمی
آن زمان که سخن از «تهاجم فرهنگی» و «شبیخون فرهنگی» به میان آمد و بعدها با لفظ «ناتوی فرهنگی»، شدتگرفتن و بیشترشدن آن به اطلاع عموم رسید، تمام توجه و دغدغهی دلسوزان به فرستندههای خارج از کشور بود که چگونه روح و جان مخاطبان خود را مورد هجمه و حمله قرار میدهند. دشمن عنود و خدانشناس، دریافته بود که اساس مقاومت و ایستادگی مردم ایران را ایمان قوی و اعتقاد راسخ آنها تشکیل میدهد و برای درهمشکستن آن، باید ایمان مردم را نشانه رفت. تأسیس شبکههای متعدد به زبان فارسی، ترویج گناهانی مثل شرابخواری، قبحزدایی از اعمالی نظیر خیانت به همسر و تبلیغات گسترده برای مسایلی نظیر آزادیهای یواشکی و در یک کلام، هلدادن مخاطب ایرانی -بخصوص نسل جوان- در گرداب شهوت و غفلت، هدف اصلی و کلیدی دشمنانی است که نتوانستند از راه نظامی و اقتصادی، ملت ایران را به زانو درآورند.
تا اینجای کار، مطلب غیرعادی و عجیبی وجود نداشت؛ زیرا دشمنی، کار دشمن است و غیر از اینهم از او انتظار نمیرود اما آنچه که بسیار عجیب و حیرتآور میباشد عبارت است از ظاهرشدن برخی افراد داخلی و بهطور مشخص، برخی عناصر در دولتهای جمهوریاسلامی در قامت و هیبت دشمنان فرهنگی! بهعبارت دیگر، کاری که دشمنان تابلودار نظام با صرف هزینههای سنگین، به دنبال انجام آن بوده و هستند، توسط عدهای مسئول داخلی دنبال میشود! اینجاست که نگرانی از بروز رخنههای فرهنگی، دور از ذهن نیست؛ چرا که برخی سنگربانان فرهنگی، همان روش و منش دشمنان را دنبال میکنند و عملاً آب به آسیاب آنها میریزند و تنها فرقشان این است که اینعده در لباس دوست و خودی هستند!
اتفاقا در چنین مواقعی، احتمال ضرر بسیار بیشتر و بالاتر خواهد بود؛ چون نسبت به افراد زیرمجموعهی نظام، بهطور طبیعی یک حس خوشبینی وجود دارد؛ چراکه اینان قبل از آغاز مسئولیتشان، سوگند یاد کردند تا حافظ مذهب رسمی کشور و نگهبان فرهنگ جامعه باشند؛ اما کیست که نداند برخی کارها قطعا و حتما قابل توجیه نیست؟ اینکه کسی با شعار برداشتن «ممیزی کتاب قبل از انتشار» بخواهد فضای رسانههای مکتوب در کشور را به سمت «تشنج مسموم» ببرد با کدام معیار و ملاک عقل و شرع، سازگار است؟ وقتی لزوم سلامتسنجی غذای جسم قبل از توزیع در جامعه، این همه اهمیت دارد آیا میتوان نسبت به انتشارِ غذای روح به شکل بیضابطه و بدوننظارت اقدام نمود؟ چرا رییس دولت یازدهم که مدعی پیروی از اندیشههای حضرت امام (رحمهالله) است با کلام صریح آن عزیز سفرکرده، درخصوص لزوم نظارت بر محتوای کتاب قبل از انتشار، به مخالفت میپردازد؟ نتیجهی چنین خطای آشکاری، انتشار و رواج کتابهایی است که ماهیت ضددینی و ضدانقلابی دارند و همین الان با مجوز وزارت ارشاد، در سطح کشور براحتی قابل تهیه هستند! عجیب اینجاست که طرفداران حذف «ممیزی»، نسبت به انتشار یک مستند دربارهی رییس دولت -به نام “من روحانی هستم”- بهشدت آشفته و سراسیمه و حتی خواستار برخورد با آن شدند! خب اگر واقعا «وجدان عمومی» را بهترین مرجع برای ممیزی میدانید نباید نارحت شوید بخاطراینکه «وجدان عمومی» خودش قضاوت خواهد کرد!
اینکه رییس دولت یازدهم که خود هم در کسوت روحانی است به صراحت بگوید که «تقسیم هنرمندان به ارزشی و غیرارزشی بیمعناست» با کدام معیار و ملاک دینی، قابل توجیه است؟ آیا افرادی که به اسم هنرمند، بیمحابا بهدنبال ترویج الحاد، فحشا و مادیگرایی هستند با هنرمندانی که جز به تعالی روح انسانی نمیاندیشند یکسانند؟
اینکه برای آزادسازی ماهواره به ایراد سخنرانی بپردازیم و برای تبلیغ و تمجید از «فیسبوک» و «یوتیوب»، به دفاع تمامقد بپردازیم و بخاطر فیلتربودن آنها فریاد فراق و هجران سر دهیم با کدام منطق دینی و عقلی، سازگار است؟ در حالیکه سران رژیمصهیونیستی و شخص رییسجمهور آمریکا از فیسبوک و گوگل بهعنوان ابزارهایی کارآمد درجهت تحقق اهداف خود، یاد میکنند آیا تلاش و تقلا برای رفع فیلتر چنین سایتهایی منطقی سازگار است؟ چرا بهجای چنین رویکردی به تقویت شبکههای اجتماعیِ داخلی و تشویق مردم برای حضور و فعالیت در آنها نمیپردازند؟ البته بگذریم که برخی از وزرای دولت، در همین شبکههای اجتماعیِ فیلترشده عضو هستند و عملاً به ریش قانون کشور، میخندند!
عجله و شتاب دولت محترم در فعالکردن اپراتورهای نسل سوم و بالاتر در شرایطی که همگان از اثرات مخرب و ویرانگر استفادهی نادرست از اینترنت، باخبر هستند چه توجیهی دارد؟ چرا چنین شتاب و عجلهای در اجرای برخی موارد بدیهی و قانونی دیده نمیشود؟ چرا اینترنت ملی را با وجود اذعان عمومی به فواید فراوانش در دستور کار قرار نمیدهند؟ براستی قراردادنِ نوجوانان و جوانان این مرز و بوم را در معرض فساد ویرانگر و غیرقابلجبران، چه نفع و توجیهی دارد؟
مواردی که ذکر شد تنها گوشهای از اقدامات ضدفرهنگی است که نه توسط استکبار جهانی، بلکه توسط عوامل رسمی جمهوریاسلامی انجام شده است که نشان میدهد علاوه بر تهاجم فرهنگی از خارج، باید به هجمهی فرهنگی داخلی هم توجه داشت!
البته قطعا لازم است تا به مواردی مثل هزینهی بیتالمال برای گروه سگهای زرد، ترویج نگهداری از حیوانات به سبک کشورهای غربی، بازکردن جای پای شاعران هتاک نسبت به دین و انقلاب به مراسم رسمی نظام، افتضاح بهوجود آمده در مراسم افتتاحیهی جشنوارهی فیلم فجر و موارد متعدد دیگر پرداخته شود تا دلیل ابراز نگرانی رهبر انقلاب، علمای بزرگوار و مردم خداجوی کشور نسبت به انحرافات فرهنگی برهمگان عیان شود و هرچه زودتر -ولو با فشار افکار عمومی- زمینهی اصلاح فرهنگی در کشور بهوجود آید.
- رضا رستمی